استمکاللغتنامه دهخدااستمکال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) استمکال مراءة؛ بزنی آوردن او را. (از منتهی الارب ).
مستمکللغتنامه دهخدامستمکل . [ م ُ ت َ ک ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استمکال . ازدواج کننده و زن گیرنده . (از اقرب الموارد). رجوع به استمکال شود.