استناحةلغتنامه دهخدااستناحة. [ اِ ت ِ ح َ ] (ع مص ) نوحه کردن با بانگ و فریاد. || گریستن مرد. (منتهی الارب ). || گریانیدن دیگری را. دیگری را گریانیدن . (منتهی الارب ).
استناعةلغتنامه دهخدااستناعة. [ اِ ت ِ ع َ ] (ع مص ) پیش شدن در رفتن و جز آن . (منتهی الارب ). فراپیش شدن در رفتن . (تاج المصادر بیهقی ). || جنبیدن شاخ درخت . (منتهی الارب ).
آپستنگاهلغتنامه دهخداآپستنگاه . [ پ َ ت َ ] (اِ مرکب ) در فرهنگ اسدی (خطی ) کلمه ای بدین صورت هست بمعنی آبشتنگاه و شعر قریعالدهر را در اینجا نیز شاهد آورده است .
استناءةلغتنامه دهخدااستناءة. [ اِ ت ِ ءَ ] (ع مص ) فرورفتن ستاره ای بمغرب و برآمدن رقیب آن بمشرق . استنآء. || عطا خواستن . (منتهی الارب ).
مستنیحلغتنامه دهخدامستنیح . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نوحه کننده . || گریه کردن خواهنده . || زوزه کشنده . (از اقرب الموارد). و رجوع به استناحة شود.