اسماعیلیانلغتنامه دهخدااسماعیلیان . [ اِ ] (اِخ ) رجوع به اسماعیلیه شود : من چو اسماعیلیانم بی حذربل چو اسماعیل از آزادم زسر. مولوی .و رجوع به فهرست تاریخ گزیده و فهرست رودکی تألیف نفیسی ج 3 شود.
خیالفرهنگ فارسی معین[ ع . ] (اِ.) 1 - گمان ، وهم . 2 - آنچه که در خواب دیده شود. 3 - یکی از حدود اسماعیلیان .
هامون دزلغتنامه دهخداهامون دز. [ دِ ] (اِخ ) یکی از قلاع اسماعیلیان بود که خورشاه به امر هولاکو خراب کرد. (یادداشت مؤلف ).