لغتنامه دهخدا
اشاطة. [ اِ طَ ] (ع مص ) سوزانیدن . || هلاک کردن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || باطل و تباه ساختن . || جدا کردن گوشت را. || پراکنده کردن . (منتهی الارب ). || بهلاک افکندن . فرا کشتن دادن . (تاج المصادر بیهقی ). || بکشتن پیش آوردن کسی را: اشاط دمه وبدمه ؛ ا