اضطغاثلغتنامه دهخدااضطغاث . [ اِ طِ ] (ع مص ) فراهم آوردن ضِغْث را. (منتهی الارب ). و ضِغْث بمعنی دسته گیاه خشک و تر درآمیخته است . رجوع به ضِغْث شود. گرد آوردن هیزم . (از اقرب الموارد).
اضطغاطلغتنامه دهخدااضطغاط. [ اِ طِ ] (ع مص ) اضتغاط . سختگیری بر کسی در وام و جز آن . (از اقرب الموارد).