لغتنامه دهخدا
عوق . [ ع َ ] (ع ص ) مرد بی خیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مردی که در او خیری نباشد. (از اقرب الموارد). || آنکه از خیر بازدارد مردم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). بازدارنده ٔ از خیر. (ناظم الاطباء). || (اِ) خم وادی . (منتهی الارب ) (ناظم ا