اغضبلغتنامه دهخدااغضب . [ اَ ض َ ] (ع اِ) مابین نره تا ران . (منتهی الارب ). از مابین نره تا ران . (ناظم الاطباء). مابین شرم تا ران . (یادداشت بخط مؤلف ).
اغضبدیکشنری عربی به فارسیخشمگين کردن , عصباني کردن , اتشي کردن , بسيار خشمگين کردن , برانگيختن , خراش دادن , سوزش دادن , ازردن , رنجاندن
اغضابلغتنامه دهخدااغضاب . [ اِ] (ع مص ) بخشم آوردن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خشمگین ساختن : اغضبه ؛ حمله علی الغضب . مغاضبه . (از اقرب الموارد). || بیرون انداختن آنچه در چشم است : اغضبت العین ؛ قذفت ما فیها. (از اقرب الموارد).