خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افحص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
افحص
معنی
امتحان کردن , بازرسي کردن , معاينه کردن , بازجويي کردن , ازمودن , ازمون کردن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
افحص
دیکشنری عربی به فارسی
امتحان کردن , بازرسي کردن , معاينه کردن , بازجويي کردن , ازمودن , ازمون کردن
-
واژههای مشابه
-
افحص بدقة
دیکشنری عربی به فارسی
موشکافي کردن , مورد مداقه قرار دادن
-
جستوجو در متن
-
معاینه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
افحص
-
ازمون کردن
دیکشنری فارسی به عربی
افحص
-
مورد مداقه قرار دادن
دیکشنری فارسی به عربی
افحص بدقة
-
امتحان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اختبار , استفسر , افحص
-
بازرسی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
افحص , بصر , فتش
-
ازمودن
دیکشنری فارسی به عربی
افحص , تلمس , محاولة , مقالة
-
موشکافی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
افحص بدقة , حلل , شرح
-
بازجویی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
افحص , تجربة ، إستجوب إستجوابا ، إستنطق إستنطاقا
-
اردشیر بابکان
لغتنامه دهخدا
اردشیر بابکان .[ اَ دَ / دِ رِ ب َ ] (اِخ ) مؤسس سلسله ٔ ساسانی . شورش و اختلالی که در آغاز قرن سوم میلادی در ایالت پارس واقع شد انحطاط قدرت اشکانیان را در آن عهد آشکار میسازد ظاهراً هر شهری که تا اندازه ای قابل اعتنا بوده پادشاه کوچکی داشته است مهم...