بیانۀ رمزگذار حبهdomain-encoding exonواژههای مصوب فرهنگستانهر بیانهای از یک ژن هوهستهای که حبۀ خاصی از پروتئین همخوان را رمزگذاری میکند
ناقل داماندازی بیانهexon trapping vectorواژههای مصوب فرهنگستانناقلی دوکارکردی با قابلیت همتاسازی که در روشهای آزمایشگاهی داماندازی به کار میرود
examinesدیکشنری انگلیسی به فارسیبررسی می کند، امتحان کردن، بازرسی کردن، معاینه کردن، ازمودن، ازمون کردن، باز جویی کردن
examinedدیکشنری انگلیسی به فارسیمورد بررسی قرار گرفت، امتحان کردن، بازرسی کردن، معاینه کردن، ازمودن، ازمون کردن، باز جویی کردن
examinesدیکشنری انگلیسی به فارسیبررسی می کند، امتحان کردن، بازرسی کردن، معاینه کردن، ازمودن، ازمون کردن، باز جویی کردن
examinedدیکشنری انگلیسی به فارسیمورد بررسی قرار گرفت، امتحان کردن، بازرسی کردن، معاینه کردن، ازمودن، ازمون کردن، باز جویی کردن