التئاءلغتنامه دهخداالتئاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بی چیز و درویش گردیدن . || آهستگی و درنگ کردن . (منتهی الارب ).
آلتائیلغتنامه دهخداآلتائی . (اِخ ) نام رشته کوهی عظیم در آسیای مرکزی ، و آن به آلتائی مغول و آلتائی روس تقسیم شود، و دارای معادن زر و نقره است .
یالتالغتنامه دهخدایالتا. (اِخ ) بندری به ساحل جنوبی شبه جزیره ٔ کریمه (قرم ) دارای 34100 تن جمعیت و بدانجا حمامهای معدنی است . در اواخر جنگ جهانی دوم (فوریه ٔ 1945 م .) در این شهر کنفرانسی از سران دول بزرگ جهان (روزولت ، استال
الثاءلغتنامه دهخداالثاء. [ اِ ] (ع مص ) لَثی (شلم تنک ) خورانیدن . (منتهی الارب ). شِلِم (صمغ) برآوردن . || آب چکیدن از اطراف درخت . (منتهی الارب ).