المینالغتنامه دهخداالمینا. [ اِ ] (اِخ ) شهری است در غانا (غنا) در ساحل غربی افریقا (خلیج گینه ). سکنه ٔ آن 4800 تن است . و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
عَلِمْنَافرهنگ واژگان قرآندانستيم (علم به معناي احتمال صد در صد است ، بطوري که حتي يک در صد هم احتمال خلاف آن داده نميشود . )
عُلِّمْنَافرهنگ واژگان قرآنیاد داده شديم - تعليم داده شديم (علم به معناي احتمال صد در صد است ، بطوري که حتي يک در صد هم احتمال خلاف آن داده نميشود . )
بنات المنایالغتنامه دهخدابنات المنایا. [ ب َ تُل ْ م َ ] (ع اِ مرکب ) تیرها. (از المرصع). تیر. (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء).
مَا عَلِمْنَافرهنگ واژگان قرآننمي دانیم - نمي شناسیم (علم به معناي احتمال صد در صد است ، بطوري که حتي يک در صد هم احتمال خلاف آن داده نميشود . )
غنالغتنامه دهخداغنا. [ غ َ ] (اِخ ) غانا. سابقاً به نام ساحل طلا معروف بود. از کشورهای مشترک المنافع و جمهوری است . در مغرب آفریکا در کنارخلیج گینه قرار دارد. مساحت آن 323925 گز مربع است و سکنه ٔ آن 4118500 تن هستند. پایتخت
لعللغتنامه دهخدالعل . [ ل َ ] (معرب ، اِ) (کلمه ٔ فارسی است محیطالمحیط). لال . بدخشانی . (زمخشری ). ملخش . بدخشی . یکی از احجار کریمه و صورت دیگر آن لال است چون نعل و نال . یکی از احجار کریمه و آن غیر بیجاده است . سنگی ظریف با سرخی لامع و از یاقوت سست تر. (دزی ). حمداﷲ مستوفی گوید: الوان است
حجرالمینالغتنامه دهخداحجرالمینا. [ ح َ ج َرُل ْ ] (ع اِ مرکب ) دمشقی گوید: و لونه ازرق کمدفی زرقیة شفوف کالزجاج و اجوده الصافی اللون الشبیه بالیاقوت الازرق و فیه صلابة الیاقوت . (نخبة الدهرص 83).