امتثال کردنلغتنامه دهخداامتثال کردن . [ اِ ت ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فرمانبرداری . اطاعت کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به امتثال شود.
امتثاللغتنامه دهخداامتثال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بجای آوردن فرمان . (مصادر زوزنی ). فرمانبرداری . (غیاث اللغات ). فرمانبرداری کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). فرمان بردن : بندگان را از امتثال چاره نیست . (تاریخ بیهقی ). بندگان را از امتثال فرمان چاره نبا
امتطاللغتنامه دهخداامتطال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) دیر داشتن وام را و در تأخیر انداختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || درهم پیچیدن گیاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (لسان العرب از اقرب الموارد).
امتثال امرلغتنامه دهخداامتثال امر. [ اِ ت ِ ل ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بجاآوردن فرمان . رجوع به امتثال شود.
امتثاللغتنامه دهخداامتثال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بجای آوردن فرمان . (مصادر زوزنی ). فرمانبرداری . (غیاث اللغات ). فرمانبرداری کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). فرمان بردن : بندگان را از امتثال چاره نیست . (تاریخ بیهقی ). بندگان را از امتثال فرمان چاره نبا
اِرْتَسَمدیکشنری عربی به فارسینق بست , جلوه گر شد , متجلّي شد , مجسّم شد , امتثال کرد , اطاعت کرد , فرمانبرد
ممتثللغتنامه دهخداممتثل . [ م ُ ت َ ث َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از امتثال . پیروی شده و اطاعت شده : معلوم شد و فرمان اعلاه اﷲ ممتثل گشت . (فارسنامه ٔ ابن البلخی چ اروپا ص 168). رجوع به امتثال شود.
اطاعتفرهنگ مترادف و متضادامتثال، انقیاد، بندگی، پیروی، تابعیت، تمکین، خدمتکاری، طاعت، فرمانبرداری، فرمانبری، متابعت، مطاوعت ≠ نافرمانی
امتثاللغتنامه دهخداامتثال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بجای آوردن فرمان . (مصادر زوزنی ). فرمانبرداری . (غیاث اللغات ). فرمانبرداری کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). فرمان بردن : بندگان را از امتثال چاره نیست . (تاریخ بیهقی ). بندگان را از امتثال فرمان چاره نبا
واجب الامتثاللغتنامه دهخداواجب الامتثال . [ ج ِ بُل ْ اِ ت ِ ] (ع ص مرکب ) فرمانی که بجا آوردن آن فرض و لازم باشد. (ناظم الاطباء).
امتثاللغتنامه دهخداامتثال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بجای آوردن فرمان . (مصادر زوزنی ). فرمانبرداری . (غیاث اللغات ). فرمانبرداری کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). فرمان بردن : بندگان را از امتثال چاره نیست . (تاریخ بیهقی ). بندگان را از امتثال فرمان چاره نبا