امکاجلغتنامه دهخداامکاج . [ اَ ] (اِ) عالی و بالا. (شعوری ج 1 ص 101). || در بعضی از فرهنگها بمعنی حالت ستارگان در اوج منزل خود آورده اند : کلبه ام در نیمشب آن مه جبین پر نورکردکوکب بختم مگر درمن