امیرنشینلغتنامه دهخداامیرنشین . [ اَ ن ِ ] (اِ مرکب ) مرکز حکومت امیر. شهری که امیر در آنجا حکومت میکند.
امیرنشانلغتنامه دهخداامیرنشان . [ اَ ن ِ ] (نف مرکب ) آنکه امیر یا پادشاه بتخت می نشاند: بآوردن محمد [ابن محمود غزنوی ] برادرش مرا چه کار بود یله می بایست کردمی ... امروز همگان از میان بجستند... و مرا علی امیرنشان نام کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 49).
منامهلغتنامه دهخدامنامه . [ م َ م َ ] (اِخ ) همان قصبه ٔ بحرین است . (فارسنامه ٔ ناصری ). پایتخت و امیرنشین بحرین در جزیره ٔ بحرین که 79100 سکنه دارد. (از لاروس ).
کاپورتالالغتنامه دهخداکاپورتالا. (اِخ ) سابقاً امیرنشین هند انگلیس جزو پنجاب . جمعیت 268000 تن . کرسی آن نیز «کاپورتالا» نام دارد که جمعیت آن 16000 تن اس-ت .