خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انحصار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انحصار
/'enhesār/
معنی
۱. درگنجیدن در چیزی.
۲. محدود بودن.
۳. (اقتصاد) اختصاصی بودن مالکیت چیزی یا امتیاز کاری یا فروش کالایی به کسی یا مؤسسهای معین.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اختصاص، تحدید، تخصیص، منحصر
۲. انفراد، محدودیت
برابر فارسی
ویژه ساز
دیکشنری
corners, monopolization, monopoly
-
جستوجوی دقیق
-
انحصار
لغتنامه دهخدا
انحصار. [اِ ح ِ ] (ع مص ) کوتاه شدن و درگنجیدن در چیزی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || در تنگنا افتادن . || محدود بودن . مخصوص بودن امری بکسی یا مؤسسه ای . || در اصطلاح مالیه محدود کردن ساخت یا توزیع یا فروش چیزی بدولت یا مؤسسه و یا شرکتی : انحصار ...
-
monopol
انحصار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] وضعیتی که در آن یک بنگاه یا گروهی از بنگاهها، کموبیش کل بازار یک محصول را در اختیار دارد متـ . انحصار عرضه
-
انحصار
واژگان مترادف و متضاد
۱. اختصاص، تحدید، تخصیص، منحصر ۲. انفراد، محدودیت
-
انحصار
فرهنگ واژههای سره
ویژه ساز
-
انحصار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'enhesār ۱. درگنجیدن در چیزی.۲. محدود بودن.۳. (اقتصاد) اختصاصی بودن مالکیت چیزی یا امتیاز کاری یا فروش کالایی به کسی یا مؤسسهای معین.
-
انحصار
فرهنگ فارسی معین
(اِ حِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - محدود بودن . 2 - مخصوص بودن کاری ، به کسی یا شرکتی .
-
انحصار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
corners, monopolization, monopoly
-
انحصار
دیکشنری فارسی به عربی
احتکار ، اِحْتِکار
-
واژههای مشابه
-
oligopoly
انحصار چندتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] وضعیتی که در آن گروهی کوچک از بنگاهها، بازار را در اختیار خود دارند
-
monopsony
انحصار خرید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] وضعیتی که در آن یک خریدار بزرگ، کموبیش کل بازار را در اختیار خود دارد
-
duopoly
انحصار دوتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] وضعیتی که در آن دو بنگاه، کموبیش کل بازار یک محصول را در اختیار دارند
-
انحصار عرضه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] ← انحصار
-
انحصار طلب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
monopolist
-
انحصار وراثت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
entail