خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهریمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اهریمه
/'ahrime/
معنی
= اهریمن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اهریمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'ahrime = اهریمن
-
اهریمه
لغتنامه دهخدا
اهریمه . [ اَ م َ] (اِخ ) راهنمای بدیها باشد و شیطان را نیز گویند. (برهان ). اهریمن . (فرهنگ جهانگیری ). اهرمن . آهرمن . آهریمن . رجوع به مترادفات کلمه و مزدیسنا ص 157 شود.
-
واژههای مشابه
-
آهریمه
لغتنامه دهخدا
آهریمه . [ م َ ] (اِخ ) آهرمن . (برهان ).
-
واژههای همآوا
-
آهریمه
لغتنامه دهخدا
آهریمه . [ م َ ] (اِخ ) آهرمن . (برهان ).
-
جستوجو در متن
-
اهرامن
لغتنامه دهخدا
اهرامن . [ اَ م َ ] (اِخ ) راهنمای بدیها را گویند. (برهان ) (هفت قلزم ) (ناظم الاطباء). این کلمه در پهلوی اهریمن و در فارسی بصور اهرمن ، اهرامن ، آهرمن ، اهرن ، آهرن ، آهریمن ، آهرامن ، آهریمه و هریمن آمده است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). || شیطان ....
-
اهریمن
لغتنامه دهخدا
اهریمن . [ اَ م َ ] (اِخ ) به معنی اهرمن است که راهنمای بدیها باشد، چنانکه یزدان راهنمای نیکی است و شیطان و دیو و جن را هم گفته اند. (برهان ). دیوو ابلیس . (اوبهی ). اهرمن . اهرامن . اهرن . اهریمه . آهرن . آهریمن . آهرامن . آهرمن . آهریمه . هریمه . خ...
-
اهرمن
لغتنامه دهخدا
اهرمن . [ اَ رِ م َ ] (اِخ ) آهرمن . (شرفنامه ٔ منیری ) (صحاح الفرس ). اهریمن . (اوبهی ). راهنمای بدیها باشد چنانکه یزدان راهنمای نیکیهاست وشیطان و دیو را نیز گویند و به کسر ثالث هم آمده است . (برهان ) (هفت قلزم ). شیطان و رهنمای بدیها و به اعتقاد مج...