اوکولغتنامه دهخدااوکو. (اِ) بوم را گویند و آن پرنده ای است که بنحوست اشتهار دارد. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). بوم و جغد. (ناظم الاطباء). || هر مرغ بدشگون . (ناظم الاطباء).
اوقافلغتنامه دهخدااوقاف . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ وقف . (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (المنجد). رجوع به وقف شود. || موقوفات و چیزهایی که در راه خدا وقف کرده باشند. (منتهی الارب ). مالهائی که بر فقرا ومزارات وقف کرده باشند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).- سازمان اوق