ایاسجانلغتنامه دهخداایاسجان . [ اَ س ِ ] (اِخ ) قریه ای است سه فرسنگی میانه ٔ شمال و مغرب تل بیضاء. (از فارسنامه ٔ ناصری ).
اشجانلغتنامه دهخدااشجان . [ اِ ] (ع مص ) اندوهگین کردن کسی را کاری . || صاحب شجنة گردیدن درخت انگور. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).