بادگاهلغتنامه دهخدابادگاه . (اِ مرکب ) بیت الخلا و طهارت جای را گویند. (آنندراج ). مستراح و کنارآب . (ناظم الاطباء).
بوداهلغتنامه دهخدابوداه . (اِ) نام رز وحشی . رجوع به کرم البری و انگور جنگلی شود. (یادداشت بخط مؤلف ).
مباداةلغتنامه دهخدامباداة. [ م ُ ] (ع مص ) (از «ب دو») آشکار کردن دشمنی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). الحدیث : انه امر ان یبادی الناس بامره ؛ ای یظهره لهم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).