لغتنامه دهخدا
باددم . [ دَ ] یا [ دِ دَ ] (ص مرکب ) کنایه از کسی است که خود را پر از باد نخوت و غرور کند و متکبر و متجبر نشیند. (برهان ) (ناظم الاطباء). || بعضی از افاضل به اضافه بمعنی دمه ٔ آهنگران نوشته اند به استناد این بیت حکیم فردوسی : بدانگاه با کیله ٔ باد