بالیدگیلغتنامه دهخدابالیدگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی بالیده . || نمو. روییدگی . انبات . (ناظم الاطباء): غُرَّه ؛ سرعت بالیدگی انگور. (منتهی الارب ). || افزونی . || تکبر. (ناظم الاطباء).
گاری بالدیلغتنامه دهخداگاری بالدی . (اِخ ) ژزف . وطن پرست ایتالیائی ، متولد نیس ، وی ابتدا در راه وحدت ایتالیا و ضد اتریش و بعداً ضد دولت پادشاهی ناپل و حکومت پاپ مبارزه کرد. و در (1870 - 1871 م .) شمشیر خود را به خدمت به فرانسه اخ
بالدةلغتنامه دهخدابالدة. [ ل ِ دَ ] (ع اِ) از اتباع تالده است . و منه حدیث العباس : فهی تالدة بالدة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به تالدة شود.