فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مناسبات ملکی
ل] صاحببودن، داشتن
چنگ زدن، نگه داشتن، نگهداری کردن
برخوردار بودن، لذت بردن، متنفع شدن، دراختیار داشتن، تحت اختیار داشتن، استفاده کردن
پُز دادن
مالک بودن، موجودی داشتن
صاحب شدن▼
مال خود دانستن، ازخود دانستن، ادعای مالکیت کردن، مطالبه کردن
منحصر بهخود کردن
ساکنبودن، مستقر بودن
حق