بربستگی باستانشناختیarchaeological relationship, relationshipواژههای مصوب فرهنگستاننحوۀ قرار گرفتن یک شیء یا بافت در مقایسه با شیء یا بافت دیگر براساس توالی نهشتهگذاری
بربستگی لایهنگاشتیstratigraphic relationshipواژههای مصوب فرهنگستاننحوۀ قرار گرفتن یک بافت در مقایسه با بافت دیگر براساس توالی لایهنگاشتی آنها
اصل بربستگی میانبرشیlaw of cross-cutting relationshipواژههای مصوب فرهنگستاناصلی در لایهنگاری که براساس آن اگر پدیداری لایهای را بریده و از آن رد شده باشد، آن پدیدار از این لایه جدیدتر است
ذوالمجنینلغتنامه دهخداذوالمجنین . [ ذُل ْ م ِ ج َن ْ ن َ ] (اِخ ) لقب عتیبه ٔ هذلی که در جنگ دو سپر بربستی .
عشوه دهلغتنامه دهخداعشوه ده . [ ع ِش ْ وَ / وِ دِه ْ ] (نف مرکب ) عشوه دهنده . فریب دهنده . فریبکار : شه وزیری داشت رهزن عشوه ده کاو بر آب از مکر بربستی گره . مولوی .بگو آنچه دانی که حق گفته به نه
جهان پیمالغتنامه دهخداجهان پیما. [ ج َ هام ْ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب )پیماینده ٔ جهان . جهانگرد. سیاح . رحاله : قلم بیگانه بود از دست گوهربار او لیکن قدم پیمانه ٔ نطق جهان پیمای او آمد. خاقانی .جهان پیمایش