25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
فاشورانیدن
شورانده
شورُنَّن
آغالیدن
بحترة
impassioning
بیشتر بدانید
آمدهایم
موتاب
بامدادکشیدن
balante
immunisation
بافتوت
جستوجوی دقیق
برشوراندن
لغتنامه دهخدا
برشوراندن . [ب َ دَ ] (مص مرکب ) شوراندن . رجوع به شوراندن شود.
برشوراندن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
egg