لغتنامه دهخدا
مبارکشاه . [ م ُ رَ ] (اِخ ) ابن الاعز السجزی . شاعری معاصر عوفی است . وی در لباب الالباب او را ستوده و این قطعه را که در حق سیدالوزرا گفته آورده است :نصیرالدین که فراش سعادت خیام احتشامش بر فلک زدامل را بعد تحصیلات سیری بعون همت او شد یکی صد.و نیز او راست