لغتنامه دهخدا
حول . [ ح ِ وَ ] (ع اِ) ج ِ حیلة، به معنی جودت نظر و حذاقت . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). رجوع به حیله شود. || (مص ) برگشتن . (غیاث ) (آنندراج ). || رفتن از جایی بجایی . (غیاث از منتخب و لطایف و صراح ) (آنندراج ). || (اِمص ) قدرت و توانایی بر تصرف . (اقرب الموارد). || بر