بزماقانیلغتنامه دهخدابزماقانی .[ ب َ ] (ص نسبی ) نسبت است به بزماقان که از قرای مرو است . (از انساب سمعانی ). و رجوع به بزماقان شود.
بزماقانلغتنامه دهخدابزماقان . [ ب َ ] (اِخ ) از قرای مرو است . (مرآت البلدان ص 199) (مراصدالاطلاع ). ابراهیم بن احمدبن عبدالواحد کاتب بزماقانی منسوب بدانجاست . وی بعد از سال 300 هَ . ق . درگذشته است . (از معجم البلدان ).
بزماقانلغتنامه دهخدابزماقان . [ ب َ ] (اِخ ) از قرای مرو است . (مرآت البلدان ص 199) (مراصدالاطلاع ). ابراهیم بن احمدبن عبدالواحد کاتب بزماقانی منسوب بدانجاست . وی بعد از سال 300 هَ . ق . درگذشته است . (از معجم البلدان ).