پای بزمین نرسیدنلغتنامه دهخداپای بزمین نرسیدن . [ ب ِ زَ ن َ رَ / رِ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از خوشحالی مفرط و انتعاش طبیعت باشد. (برهان ). و رجوع به پای شود.
groundingدیکشنری انگلیسی به فارسیزمینی، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، فرود امدن، اصول نخستین را یاد دادن
groundedدیکشنری انگلیسی به فارسیمبتنی بر، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، فرود امدن، اصول نخستین را یاد دادن