بستهکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل نده، سدکننده، سد، بند، چفت، قفل دَر، پنجره مُهر، پلمب، منگنه گره، پیوند، مَفصَل کلید ◄ بازکننده
بستهبندی مصرفکنندهconsumer package, consumer packagingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بستهبندی برای جلب نظر مصرفکننده که معمولاً شامل بستهبندی اولیه یا گاه ثانویهای است که برای دربرگیری و نگهداری و حفظ محتوای بسته از محل تولید تا مصرف به کار میرود
راتقلغتنامه دهخداراتق . [ ت ِ ] (ع ص ) بمعنی بسته کننده . اسم فاعل از رتق که بمعنی بستن است . (غیاث ) (آنندراج ).
پلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ل معلق، پل هوایی، پل عابر پیاده پل ورسک پل هوایی، پل عابر پیاده بند، سد، بستهکننده
وصلکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، چسباننده، پیونددهنده، رابط، ملتحمه، الحاقی، سیمی، منسجم ریسیده، رشته، الیافدار [اسم:] کلید برق، سوئیچ، منگنه، پانچ، بستهکننده جوشکار
بازکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ه، کلید، سوئیچ، دستگیره، آیفون، دربازکن برقی استارت، پُل، کلید (برق)، رله، استپ ◄ وسیلۀ برقی آغازکننده: کلید، ماشه، دکمه، شستی، وسیله، وسیلۀ اقدام، نقطۀ آغاز کلون، ضامن ◄ بسته کننده مفتاح، اقلید، بندگشا