بویانسلغتنامه دهخدابویانس . [ ] (اِ) فلفل مویه است . (فهرست مخزن الادویه ). فلفلمون است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
بونشلغتنامه دهخدابونش . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خورشید است که در بخش ششتمد شهرستان سبزوار واقع است . و 162 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
بونیزلغتنامه دهخدابونیز. (اِ) ژوبین . و آن نیزه ٔ کوچکی بود که سر آن دو شاخ دارد. (آنندراج ). نیزه ٔ کوتاه و ژوبین . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
کاس سانی بگونسلغتنامه دهخداکاس سانی بگونس . [ سان ْی ْ ب ِ گ ُ ن ِ ] (اِخ ) حاکم نشین «اویردن » بخش «رودز». سکنه 1250 تن .
بونازلغتنامه دهخدابوناز. (اِ) گیاهی است که هر جا بیخ خشک آنرا نهان کنند، زود سبز شود. (غیاث ) (آنندراج ).