ژبونلغتنامه دهخداژبون . [ ژُ ] (اِ) نفع. سود. رباخواری (از مجعولات شعوری است و صحیح کلمه ربون است ).
بیونلغتنامه دهخدابیون . [ ب َ ] (اِ) مخفف ابیون ، افیون . (حاشیه ٔ برهان ). پیون . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). اپیون . افیون . (برهان ) (مجمع الفرس ) (اوبهی ).
بیونلغتنامه دهخدابیون . [ ب َ ] (ع ص ، اِ) چاه فراخ دورتک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). چاه دورفرود. (مهذب الاسماء). چاههای عمیق وسیع. (برهان ). گاوچاه . (یادداشت مؤلف ).
بیونلغتنامه دهخدابیون . [ ب ُ ] (ع مص ) بین . بیون . بینونة. بمعنی بین مصدری است . (از منتهی الارب ). رجوع به بین شود.