لغتنامه دهخدا
بیمارگون . (ص مرکب ) بیمارسان . بیمارگونه . بیمارون . به رنگ بیمار. (آنندراج ).کسی که بواسطه ٔ ناخوشی رنگش برگشته باشد. (ناظم الاطباء). همانند بیماران در زردی رخسار و لاغری اندام .- بیمارگون شدن ؛ همانند بیماران گشتن در زردی و لاغری اندام <span cl