خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی بی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بی بی
/bibi/
معنی
۱. مادربزرگ.
۲. از ورقهای بازی با نقش یک زن بر روی آن.
۳. [قدیمی] بانو.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بی بی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] bibi ۱. مادربزرگ.۲. از ورقهای بازی با نقش یک زن بر روی آن.۳. [قدیمی] بانو.
-
بی بی
لغتنامه دهخدا
بی بی . (اِ) زن نیکو و خاتون خانه را گویند.(برهان ). اشکاسمی «بی بی » ، طبری «بی بی » ... اصلاً از ترکی شرقی است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). زن نیکو و کدبانوی خانه . (آنندراج ) (انجمن آرا). خاتون . (منتهی الارب ). زن نیکو. (اوبهی ). خانم . خاتون . خدی...
-
بی بی
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] ( اِ.) 1 - کدبانو. 2 - مادربزرگ . 3 - از خال های ورق که میان شاه و سرباز جای دارد.
-
بی بی
لهجه و گویش مازنی
bi bi ۱جده ۲مادر بزرگ مادری
-
بی بی
لهجه و گویش تهرانی
مادر بزرگ ،خانم محترم،سیده،عنوان زنان مقدس
-
بی بی
دیکشنری فارسی به عربی
سيدة , ملکة
-
واژههای مشابه
-
بِي
فرهنگ واژگان قرآن
به من
-
بینظیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bi nazir) (فارسی ـ عربی) بیمانند ، بیهمتا .
-
apathy
بیاحساسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فقدان احساس در فرد اعم از خوشایند و ناخوشایند
-
anuria, anuresis
بیادراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ناتوانی کلیهها از تولید پیشاب یا وجود انسداد در نقطهای از میزراه که به عدم دفع پیشاب منجر شود
-
anorexia
بیاشتهایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فقدان یا کمبود اشتها
-
بیاُکسل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← بیاکسیژن محلول
-
anejaculation
بیانزالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] خارج نشدن منی از دهانۀ پیشابراه
-
acarpous, acarpic
بیبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی گیاهی که نازا است