لغتنامه دهخدا
تارنته . [ رَ ت ِ ] (اِخ ) تارانتوم . تارانت . رجوع به تارانت (شهر) شود. مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: نام شهر و اسکله ایست در جنوب ایتالیا در کنار خلیجی موسوم بهمین اسم . عده ٔ نفوسش به 27500 تن بالغ گردد. این شهر در جزیره ای بنا شده است و ب