تاریخیلغتنامه دهخداتاریخی . (اِخ ) محمدبن عبدالملک ، مکنی به ابوبکر. یاقوت در معجم الادبا آرد: چنین دانم که وی نخستین کسی است که در اخبار ادبا کتاب نوشت . (معجم الادبا چ مارگلیوث ج 1 ص 43). سمعانی در الانساب آرد: ابوبکر محمدبن
تاریخیلغتنامه دهخداتاریخی . (ص نسبی ) آنچه قابل ذکر در تاریخ باشد. قابل ضبط تاریخ . رجوع به تاریخی شدن و تاریخ شدن شود. || هر چیز منسوب به تاریخ .
تاریخیلغتنامه دهخداتاریخی . (اِخ ) محمدبن عبدالملک ، مکنی به ابوبکر. یاقوت در معجم الادبا آرد: چنین دانم که وی نخستین کسی است که در اخبار ادبا کتاب نوشت . (معجم الادبا چ مارگلیوث ج 1 ص 43). سمعانی در الانساب آرد: ابوبکر محمدبن
تاریخیلغتنامه دهخداتاریخی . (ص نسبی ) آنچه قابل ذکر در تاریخ باشد. قابل ضبط تاریخ . رجوع به تاریخی شدن و تاریخ شدن شود. || هر چیز منسوب به تاریخ .
monumentدیکشنری انگلیسی به فارسیبنای تاریخی، اثر تاریخی، بقعه، مقبره، بنای یاد بود، بنای یادگاری، لوحه تاریخی، پایه مجسمه