تاسسلغتنامه دهخداتاسس . [ س ُ ] (اِخ ) یکی از جزایر بحرالجزایر (نزدیک سواحل آسیای صغیر)، واقع در ساحل شمال شرقی مقدونیه که سکنه ٔ یونانی داشت و در دوران پادشاهی داریوش و خشایارشا مطیع ایران بودند. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 629</spa
توشزلغتنامه دهخداتوشز. [ ت َ وَش ْ ش ُ ] (ع مص ) آماده شدن چیزی را.یقال : توشز للشر؛ یعنی آماده گردید بدی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
مهرگانلغتنامه دهخدامهرگان . [ م ِ رَ / رِ / رْ ] (اِ) مهر و محبت پیوستن . (برهان ). مهر و محبت و دوستی . (ناظم الاطباء). || نام روز شانزدهم از هر ماه . (برهان ). روز مهر از ماه مهر و آن روز شانزدهم است . (آنندراج ) (از جهانگیری