گسترش هامشیbroadside spreadواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آرایش در لرزهنگاری بازتابی که در آن محل چشمه آشکارا خارج از خط گسترش قرار دارد
حامزلغتنامه دهخداحامز. [ م ِ ] (ع ص ) زبان گز.- حامزالفؤاد ؛ مرد زیرک . تیزفهم . ظریف . سخت دل . (منتهی الارب ).
گسترش هامشیbroadside spreadواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آرایش در لرزهنگاری بازتابی که در آن محل چشمه آشکارا خارج از خط گسترش قرار دارد