خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاپسیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تاپسیا
/tāpsiyā/
معنی
گیاهی پایا با برگهای بریده و گلهای سبز چتری که بلندیش تا یک متر میرسد و از ریشۀ آن مادهای استخراج میشود که برای ساختن مُشَمَّع طبی به کار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاپسیا
لغتنامه دهخدا
تاپسیا. (اِ) ثافسیا. ثفسیا. تفسیا گیاه خودروئی است بنام تاپسیا گارگانیکا ، یافوفنوی از فامیل چتریان که در سواحل دریای مدیترانه و بخصوص در الجزیره می روید. اعراب این گیاه را بونفا یا پدر تندرستی می نامند پوست ریشه ٔ این گیاه دارای یک جسم رزین مانند بو...
-
تاپسیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [لاتینی] ‹تافسیا› (زیستشناسی) tāpsiyā گیاهی پایا با برگهای بریده و گلهای سبز چتری که بلندیش تا یک متر میرسد و از ریشۀ آن مادهای استخراج میشود که برای ساختن مُشَمَّع طبی به کار میرود.
-
جستوجو در متن
-
تفسیا
لغتنامه دهخدا
تفسیا. [ ت َ ] (معرب ، اِ) صمغ سداب دشتی است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). به یونانی صمغ سداب کوهی است . و بعضی گویند صمغ سداب صحرایی . (برهان ). تاپسیا که صمغ سداب کوهی است . ثافیسا. (از ناظم الاطباء). رجوع به ثافسیا شود.
-
تافسیا
لغتنامه دهخدا
تافسیا. (اِ) بلغت رومی صمغ سداب دشتی را گویند. (ترجمه ٔ صیدنه ). صمغ سداب است . (بحر الجواهر). دزی تافسیا را به ثافسیا ارجاع کرده و در «ثافسیا» نویسد: آسکله پیوم . (ابن البیطار ج 1 ص 225 ب ). مستعینی این کلمه را در ذیل «ت » آرد و اضافه کند که رازی آن...
-
مشمع
لغتنامه دهخدا
مشمع. [م ُ ش َم ْ م َ ] (ع ص ، اِ) موم جامه . (آنندراج ). مومی و انداخته شده ٔ در موم گداخته و اندوده شده ٔ با موم . (ناظم الاطباء). جامه ای که به موم گداخته ، اندایند تا آب و رطوبت از آن نترابد. به موم آغشته . پارچه و جامه که به موم آغارند، عدم نفوذ...