تایتاقلغتنامه دهخداتایتاق . (اِخ ) از امراء لشکر غازان خان که در جنگ شام شرکت داشت و در آنجا اسیر گشت . رجوع به تاریخ غازانی چ کارل یان ص 99، 148، 149 و 154 شو
تاتکلغتنامه دهخداتاتک . [ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش سرباز شهرستان ایرانشهر واقع در 7 هزارگزی جنوب سرباز 6 هزارگزی خاور راه مالرو سرباز به بارور با 20 تن سکنه . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج
تأتقلغتنامه دهخداتأتق . [ ت َ ءَت ْ ت ُ ] (ع مص ) آرزومند شدن . || بدخو شدن . (آنندراج ) (غیاث اللغات ).
طیطاقلغتنامه دهخداطیطاق . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان سارال بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج در 25 هزارگزی جنوب باختری دیواندره و 6 هزارگزی کانی کبود. کوهستانی و سردسیر با 95 تن سکنه . آب آن از چشمه