خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تباهانیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تباهانیدن
/tabāhānidan/
معنی
تباه کردن؛ ضایع کردن؛ فاسد ساختن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
vandalize
-
جستوجوی دقیق
-
تباهانیدن
لغتنامه دهخدا
تباهانیدن . [ ت َ دَ ] (مص ) پوسیدن کنانیدن . (ناظم الاطباء). || ویران کردن فرمودن . (ناظم الاطباء). فاسد کردن . خراب کردن . معیوب کردن . (اشتینگاس ).
-
تباهانیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] tabāhānidan تباه کردن؛ ضایع کردن؛ فاسد ساختن.
-
تباهانیدن
فرهنگ فارسی معین
(تَ دَ) (مص م .) 1 - پوسیده کردن . 2 - ویران کردن . 3 - فاسد ساختن .
-
تباهانیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
vandalize
-
جستوجو در متن
-
فاسد کردن
واژهنامه آزاد
تباهانیدن.