تزییللغتنامه دهخداتزییل . [ ت َزْ ] (ع مص ) جدا وا کردن . (تاج المصادر بیهقی ). جداوا شدن . (زوزنی ). جدا کردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). جدا کردن و پراکنده نمودن . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). تفریق . (متن اللغة) (اقرب الموارد) (المنجد). جدا کردن . (از متن اللغة) <span
تزیللغتنامه دهخداتزیل . [ ت َ زَی ْ ی ُ ] (ع مص ) پراکنده و متفرق شدن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پراکنده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). تفرق . (متن اللغة) (اقرب الموارد) (المنجد).