تصویرنگاریpictographyواژههای مصوب فرهنگستاننظامی از نشانههای تصویری برای بیان مفاهیم زبانی که در آن میتوان معنایی پیچیده و کلی را با تصویر نشان داد
تصویرنگارهimage logواژههای مصوب فرهنگستانچاهنگارهای که از جهتهای مختلف تصویرهای دیوارة چاه را نشان میدهد
تصویرنگاریpictographyواژههای مصوب فرهنگستاننظامی از نشانههای تصویری برای بیان مفاهیم زبانی که در آن میتوان معنایی پیچیده و کلی را با تصویر نشان داد
خورتصویرنگارphotoheliographواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تلسکوپ شکستی که ویژۀ عکسبرداری از قرص خورشید است متـ . خورشیدنگار