تغدیةلغتنامه دهخداتغدیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) کسی را چاشته دادن . (زوزنی ). چاشت دادن . (تاج المصادر بیهقی ). چاشت خورانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغدی شود.
تغذیةلغتنامه دهخداتغذیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) خورش دادن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پرورانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). پروردن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بریدن شتر کمیز را. (منتهی الارب ) (ناظ
تغذیۀ لولهای قطرهایdrip gavageواژههای مصوب فرهنگستانروش تغذیه با فرمول رژیمی مایع ازطریق لولۀ منتهی به معده
تغذیۀ لولهای معدهgastric gavageواژههای مصوب فرهنگستانتغذیه ازطریق لولهای نرم که از دهان یا بینی وارد معده میشود متـ . تغذیۀ لولهای