تغذیۀ وریدیparenteral nutrition, parenteral feedingواژههای مصوب فرهنگستانرساندن مواد مغذی به بدن از راهی بهجز لولۀ گوارش متـ . تغذیۀ غیررودهای
تغدیةلغتنامه دهخداتغدیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) کسی را چاشته دادن . (زوزنی ). چاشت دادن . (تاج المصادر بیهقی ). چاشت خورانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغدی شود.
تغذیةلغتنامه دهخداتغذیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) خورش دادن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پرورانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). پروردن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بریدن شتر کمیز را. (منتهی الارب ) (ناظ
تغذیۀ وریدی تامtotal parenteral nutrition, TPN, hyperalimentationواژههای مصوب فرهنگستانوارد کردن تمامی مواد مغذی موردنیاز بیمار مستقیماً از راه عروق
تغذیۀ وریدی محیطیperipheral parenteral nutrition, PPNواژههای مصوب فرهنگستانوارد کردن مواد مغذی موردنیاز بیمار مستقیماً از راه عروق محیطی مانند سیاهرگ سفالیک
تغذیۀ وریدی مرکزیcentral parenteral nutrition, CPNواژههای مصوب فرهنگستانوارد کردن مواد مغذی موردنیاز بیمار مستقیماً از راه عروق مرکزی مانند بزرگسیاهرگ زبرین
تغذیۀ وریدی تام دورهایcyclic total parenteral nutritionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تغذیۀ وریدی که عموماً بین دوازده تا هجده ساعت بهطور پیوسته ادامه دارد و سپس برای شش تا دوازده ساعت قطع میشود
کمقندخونی بازگشتیrebound hypoglycemiaواژههای مصوب فرهنگستانکاهش قند خون براثر قطع ناگهانی تغذیۀ وریدی تام
حمایت تغذیهایnutrition supportواژههای مصوب فرهنگستانکمک به افراد بستری یا دارای محرومیت شدید غذایی یا اختلالات تغذیهای، ازطریق تغذیه با لوله یا تغذیۀ وریدی