لغتنامه دهخدا
تنجیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) برهانیدن . (تاج المصادربیهقی ) (زوزنی ) (از دهار) (از ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (از اقرب الموارد). رستن و رهانیدن (لازم و متعدی است ). (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بر بالا افکندن . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ). بر بالای زمین افکندن