توقیفگاهلغتنامه دهخداتوقیفگاه . [ ت َ / تُو ] (اِ مرکب ) زندان . فرهنگستان ایران «بازداشتگاه » را به جای این کلمه پذیرفته است . رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران شود.
محطةدیکشنری عربی به فارسیايستگاه , جايگاه , مرکز , جا , درحال سکون , وقفه , سکون , پاتوق , ايستگاه اتوبوس وغيره , توقفگاه نظاميان وامثال ان , موقعيت اجتماعي , وضع , رتبه , مقام , مستقرکردن , درپست معيني گذاردن
ترمز توقفگاهparking brakeواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع ترمز که قطار ایستاده در خط توقفگاه یا آشیانۀ تعمیر را برای مدت طولانی ساکن نگه میدارد