جانهیimputation, sharingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند جایگذاری دادههای گمشده براساس دادههای موجود
جوینهلغتنامه دهخداجوینه . [ ج َ / ج ُ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) آنچه از جو پزند، و بعربی کَروان خوانند.
زانگهلغتنامه دهخدازانگه . [ گ َهَْ ] (مرکب از ز (مخفف از) + آن + گه (مخفف گاه ) مخفف زانگاه است . (آنندراج ).از آن وقت و پس از آن و از آن گاه . (ناظم الاطباء).
زانیةلغتنامه دهخدازانیة. [ ی َ ] (ع ص )مؤنث زانی . زن زنا و فجور کننده . (اقرب الموارد). زناکار و جاف و روسپی . (ناظم الاطباء). زن زنادهنده . (فرهنگ نظام ) : الزانیه و الزانی فاجلدوا کل واحد منهما مائة جلدة. (قرآن 2/24). || مرد زانی و
زانةلغتنامه دهخدازانة. [ ن َ ] (ع اِ) ناگوار. (منتهی الارب ). || تخمه . (اقرب الموارد) (ترجمه ٔ قاموس ) (تاج العروس ).
خوارزمی دادهافزاییdata augmentation algorithmواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جانِهی چندگانه که بیشتر در مدلهای بیزی متغیرِ نهان به کار میرود متـ . الگوریتم دادهافزایی