لغتنامه دهخدا
جتان . [ ] (اِخ ) جنسی از مردم سند که راهداری هندبا آنان است . (مفاتیح ) : و جهان بدین سبب بر احمد تنگ شده بود و مردم از وی باز شد و آخر کارش آن آمد که جتان و هر گونه کفار دم وی گرفتند. دیگر روز به آبی رسیدند و احمد بر پیل بود خواست که بگذردجتان مردی د