جعیتالغتنامه دهخداجعیتا. [ ج َ ] (اِخ ) قریه یی است در ناحیه ٔ کسروان لبنان در نزدیکی سرچشمه ٔ نهرالکلب . (اعلام المنجد).
زاوطالغتنامه دهخدازاوطا. [ وَ ] (اِخ ) لغتی است نبطی و نام شهری است کوچک نزدیک طیب واقع در میان واسط و خوزستان و بصره و گروهی از راویان بدان جا منسوب اند. (از معجم البلدان ).
شش جهتیلغتنامه دهخداشش جهتی . [ ش َ / ش ِ ج َ هََ ] (ص نسبی ) هر چیزی که دارای شش سطح باشد. || کثیرالاضلاع مسدس . (ناظم الاطباء). رجوع به شش پهلو شود.
استعارۀ جهتیorientational metaphorواژههای مصوب فرهنگستاناستعارهای که ازطریق جهات اصلی، بیان حوزههای انتزاعی را امکانپذیر میکند
توزیع جهتیdirectional distributionواژههای مصوب فرهنگستانسهم هریک از جهتهای جریان شدآمد در ساعت اوج یا طرح، که معمولاً برحسب درصد بیان میشود
پالایۀ جهتی تصویرimage directional filterواژههای مصوب فرهنگستانپالایهای ریاضیاتی که برای بارزسازی عوارض خطی جهتدار تصویر در یک راستای معین طراحی شده است