جوشکاری نفوذیdiffusion welding, DFWواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه جوشکاری که عمدتاً براثر نفوذ حالت جامد در دو طرف سطح اتصال انجام میشود متـ . جوشکاری پخشی
جوشکاریفرهنگ فارسی عمید۱. جوش دادن تکههای فلز به یکدیگر.۲. (اسم) کارگاهی که این عمل در آن انجام میشود.
جوشکاریweldingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند اتصال فلزات به یکدیگر ازطریق ذوب دو فلز و انجماد آنها با یا بدون کمک آلیاژ واسط یا پُرکُن
کمکنفوذdiffusion aidواژههای مصوب فرهنگستانفلز پُرکنی که برای کمک در جوشکاری نفوذی بر روی سطح مشترک به کار میرود متـ . کمکپخش
جوشکاریفرهنگ فارسی عمید۱. جوش دادن تکههای فلز به یکدیگر.۲. (اسم) کارگاهی که این عمل در آن انجام میشود.
جوشکاریweldingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند اتصال فلزات به یکدیگر ازطریق ذوب دو فلز و انجماد آنها با یا بدون کمک آلیاژ واسط یا پُرکُن
جوشکاریفرهنگ فارسی عمید۱. جوش دادن تکههای فلز به یکدیگر.۲. (اسم) کارگاهی که این عمل در آن انجام میشود.
دستورنامة جوشکاریwelding procedureواژههای مصوب فرهنگستانمجموعة روشهای جوشکاری که دربرگیرندة متغیرهای اساسی و غیراساسی مربوط به چگونگی اجرای فرایندهای جوشکاری است
پودر جوشکاریwelding fluxواژههای مصوب فرهنگستانمادۀ دانهریز فلزی یا نافلز، که در هنگام جوشکاری برای محافظت از فلز جوش و شکلدهی به نیمرخ جوش و تمیزکاری حوضچه به کار میرود متـ . روانساز جوشکاری